باز فصل دلربایی تازه شد
محفل عشاق پرآوازه شد
کم کمک جریان جان تابی گرفت
چاه اندوه بشر آبی گرفت
اشک ها کوچید و خنده زاده شد
نی لبک شوری بزد پر باده شد
خواب رگ پرّان شد و بی تاب شد
دیو کابوس هوس بی خواب شد
لحظه لحظه یوسف رویای من
می تراوید از دل شیدای من
هر قدم از صد زلیخای هوس
یوسف دل در پی فریادرس
آسمان مقصود داغ دلبری
عاشقان در جستجوی مهتری
هر کسی پیمانه ای سر می کشید
با سماع مولوی پر می کشید
از تن خار خزان می شد جدا
نعره می زد از ته دل با صفا
Educational Weblog of Eng...برچسب : نویسنده : shirazschool shirazschool2 بازدید : 109